تبلیغات X
سفارش بک لینک
آموزش ارز دیجیتال
ابزار تادیومی
خرید بک لینک قوی
صرافی ارز دیجیتال
خرید تتر
خدمات سئو سایت
چاپ ساک دستی پارچه ای
چاپخانه قزوین
طراحی سایت در قزوین
چاپ ماهان
چاشنی باکس
کرگیری
کرگیر
هلدینگ احمدخانی قم
https://avalpack.com
طراحی سایت و سئو سایت پزشکی و کلینیک
همکاری در فروش
لوله‌ پلی‌ اتیلن
خرید فارماتون کودکان
نوروفیدبک در مشهد
techtip




دانستن بهتر از ندانستن,دانستنيها,كتاب الكترونيك,اموزش ها - آبليموي تقلبي !!!! s

آبليموي تقلبي !!!!

دسته بندی : داستانهای کوتاه,

در کربلا عطار مشهوري زندگي مي‌کرد. روزگاري مريض شد و بيماري‌اش طولاني گرديد. يکي از دوستان به عيادتش رفت؛ ديد که از وسايل زندگي چيزي برايش باقي نمانده است؛ فقط حصيري در زير بدن و متکايي در زير سر دارد. تاجر ثروتمند ديروز، حالا به چنين روزي افتاده است . در همين حال، پسر تاجر وارد شد و گفت: " پدر، براي نسخه امروز پول نداريم تا دارو بخريم ."

تاجر، متکاي زير سرش را به او داد و گفت: " اين را هم ببر و بفروش، تا ببينم راحت مي‌شوم يا نه؟ "



ادامه مطلب .....

دوست تاجر، از وي پرسيد: جريان چيست؟

تاجر گفت: من در کربلا، نمايندگي فروش آبليموي شيراز را داشتم . آبليمو وارد مي‌کردم و به مبلغ گراني مي‌فروختم. ناگهان در شهر، بيماري حصبه شايع شد و پزشکان اعلام کردند که آبليمو براي درمان اين بيماري سودمند است.

روز اول کاري نکردم، ولي روز بعد به خود گفتم: چرا آبليمو را ارزان مي‌فروشي؟ حالا که خريدار دو برابر شده است .

خلاصه، ابتدا قيمت آبليمو را دو برابر و بعد چند برابر کردم. مردم بيچاره هم از روي ناچاري مي‌خريدند. بعد ديدم که آبليموهايم دارد تمام مي‌شود و هر قدر هم که آن را گران مي‌کنم مردم مي‌خرند. بنابراين شروع به ساختن آبليموي تقلبي کردم و از اين راه سود سرشاري به دست آوردم.

اما، ناگهان بيمار شدم، اين بيماري مرا از پا انداخت و بستري کرد. در اثر اين بيماري، هر چه پول به دست آورده بودم، از دست دادم . تا اين که امروز ديدي که فقط همين متکا باقي مانده بود، اين را نيز دادم تا ببينم آيا از دست اين زندگي راحت مي‌شوم يا نه؟


برچسب‌ها : ,,,
نویسنده: bedanid | نسخه قابل چاپ | 21 مرداد 1391 - 09:40 | 1 2 3 4 5

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب