چرا یک کسب و کار با خطر شکست مواجه است؟

دسته بندی : <-ArchiveEntryCategory->,

چرا یک کسب و کار با خطر شکست مواجه است؟

موفقیت در کسب و کار هیچگاه بصورت خودبخودی ویا بر اساس شانس نیست و همانطور که گفته شد این موفقیت اصولا به سازمان دهی و بصیرت فرد راه انداز کسب و کار بستگی دارد و تضمینی برای آن وجود ندارد.
شروع یک کسب و کار همیشه ریسک پذیر است و شانس موفقیت اندک می باشد. بنابر گزارش اداره کسب و کارهای کوچک در آمریکا (SBA) بیش از 50% کسب و کارهای کوچک در سالهای اول با شکست مواجه شده و 90% آنها در 5 سال اول از بین میروند.

Michael Ames در کتاب خود به نام "کنترل کسب و کار کوچک" دلایل زیر را برای شکست این نوع کسب و کارها بیان کرده است:

1. عدم وجود تجربه

2. نداشتن سرمایه کافی

3. نداشتن جایگاهی مناسب

4. عدم وجود کنترل قوی

5. سرمایه گذاری بیش از اندازه در دارائیهای ثابت

6. قراردادهای اعتباری ضعیف

7. استفاده شخصی از سرمایه های تجاری

8. رشد بدون انتظار

Gustav Berle دو دلیل دیگر در کتاب خود بنام "کسب و کار را خود بر عهده بگیرید" به این دلایل اضافه میکند:

1. رقابت

2. فروش پائین

یک عامل دیگر در خصوص شکست کسب و کار: 
با بیان این موارد قصد ترساندن شما را نداریم بلکه می خواهیم شما را برای مسیر پر فراز و نشیبی که در پیش دارید آماده کنیم. ناچیز پنداشتن مشکلات شروع یک کسب و کار یکی از بزرگترین موانع کارآفرینی است. در هر صورت اگر صبور باشید و به سختی کار کنید به موفقیت دست می یابید.


برچسب‌ها :
نویسنده: bedanid | نسخه قابل چاپ | 8 اردیبهشت 1391 - 12:23 | 1 2 3 4 5

سوال تا اینکه چند وقت پیش درست شدو الانم به ذهنم خورد که خیلی ها هم  وقتی فیلمی سفارش میدن باید ویندوزشونو بخاطر اون فیلم ایکس پی بکنن و خیلی اذیت میشن - خوب اول نوشتاری میگم بعد عکسی

Start>Control Panel>Region and language>Administrative>change system locale>PERSIAN

اول وارد منوی استارت شده داخل کنترل پنل سیستم خود شده و بروید در قسمت زبان کامپیوتر و بعد گزینه ی چهارمی از بالا یعنی ادمینیستراتیو و بعد چنج لوکال و پرشین را انتخاب نمایید

http://bedanid.samenblog.com/



برچسب‌ها :
نویسنده: bedanid | نسخه قابل چاپ | 7 اردیبهشت 1391 - 11:56 | 1 2 3 4 5

بررسی علل رضایت شغلی چگونگی دست یابی به آن

رضایت شغلی چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟

این مسأله ای است كه بسیاری افراد با آن دست به گریبانند. چه افراد جویای كار كه می خواهند برای اولین مرتبه محیط كار را تجربه كنند و چه كسانی كه سالهاست در حرفه خود مشغولند و از مشكلات آن رنج می برند. محیط كار هر انسانی خانه دوم اوست، چه بسیار افرادی كه عمده ساعات شبانه روز خود را مجبورند در محیط كاری خود بگذرانند. ساده پیداست كه این محیط نیز همچون خانه باید برآورنده حداقلی از نیازهای روحی و روانی افراد باشد تا آنها بتوانند ضمن كسب درآمد به ارتقای دانش حرفه ای خود پرداخته و خدمتی صادقانه ارائه دهند. 

عوامل متعددی وجود دارد كه در كنار هم می توانند ایجاد كننده رضایت شغلی در افراد باشد. چه بسا تنها نبود یك عامل از مجموع این عوامل می تواند از ایجاد رضایت در فرد بكاهد یا حتی او را در زمره افراد ناراضی از شغل خود قرار دهد. میزان درآمد، وجهه اجتماعی، امكان ارتقای شغلی، نحوه مدیریت در محل كار، عدم تبعیض و میزان آگاهی فرد از شغل خود از مهمترین عوامل ایجاد رضایت شغلی در افراد است.
میزان درآمد عاملی در انتخاب شغل
میزان درآمد یكی از جدی ترین و مهمترین دلایل انتخاب شغل در افراد است به گونه ای كه در بسیاری از موارد حتی می تواند باعث نادیده گرفتن عوامل دیگر باشد. گاه افرادی را می بینیم كه با وجود داشتن مشاغل مهم، كلیدی و دارای پایگاه و وجهه اجتماعی تنها به دلیل كمی درآمد از شغل خود احساس رضایت نكرده به گونه ای كه حتی در موارد بسیاری به تغییر شغل خود حتی با شغلهایی با منزلتی پائینتر اقدام می كنند.


برچسب‌ها :
نویسنده: bedanid | نسخه قابل چاپ | 7 اردیبهشت 1391 - 11:34 | 1 2 3 4 5

آیا دانستن همیشه بهتر از ندانستن است؟

دسته بندی : <-ArchiveEntryCategory->,

آیا دانستن همیشه بهتر از ندانستن است؟ آیا جهل همیشه یک وضعیت منفی است؟ آیا می‌توانیم ادعا کنیم که «جهل همیشه بد است؟».

به این فکر می‌کردم که موقعیت‌هایی هست که در آن‌ها «جهل» نسبت به موضوعی به وضوح وضعیت بهتری نسبت به «علم» به آن موضوع ایجاد خواهد کرد (برای فرد جاهل یا برای اطرافیان یا برای همه، بسته به مورد). اما به جای تلاش برای فرمول‌بندی فلسفی (که کار ساده‌ای نیست) به عالم مثال رو می‌آورم. دو مثال اصلی می‌زنم و چندین مثال خلاصه. این‌ها مواردی هستند که جهل (دست کم جهل از نوع خرد یعنی جهل نسبت به موضوع خاص) می‌تواند وضعیتی مطلوب و چه بسا مفید باشد. دو مثالی که می‌زنم به دو دسته بزرگ تعلق دارند: جهل نسبت به دیگری و جهل نسبت به خود:

مثال یک (جهل نسبت به دیگری): معلمی را در نظر بگیرید که می‌خواهد برگه امتحانی دانش‌آموز (یا دانش‌جو)هایش را تصحیح کند. این معلم نسبت به حیطه درسی خودش اطلاعات و دانش کافی دارد و طبعا جهل در آن زمینه به ضرر رسالت معلمی‌اش عمل می‌کند. اما جهل نسبت به نام دانش‌آموزی که در حال صحیح کردن برگه‌ امتحانی‌اش است چطور؟ آیا اگر معلم بداند یک برگه خاص را فلان دانش‌آموز نوشته ممکن نیست حب و بغض شخصی‌ای که نسبت به آن دانش‌آموز داشته (و چه بسا به کیفیت درسی آن دانش‌آموز هم مربوط نمی‌شده) در نوع تصحیح کردن او تاثیر بگذارد؟ جهل مصحح از هویت دانش‌آموز برای بی‌طرف ماندن و در نتیجه عادلانه‌تر تصحیح کردن برگه‌های امتحانی دانش‌آموزان وضعیت بهتری است. به همین دلیل هم هست که بسیاری از امتحانات مهم (چه در ایران و چه در کشورهای دیگر) به صورت «هویت ناشناس» تصحیح می‌شود.

مثال دو (جهل نسبت به خود): نمونه دیگری که در آن جهل می‌تواند به صلاح باشد وضعیت فرضی «حجاب جهل» (Veil of Ignorance) است. مجلسی را در نظر بگیرید که افراد آن می‌خواهند در مورد اخلاقی بودن یا نبودن یک موضوع خاص تصمیم بگیرند (یا فرضا می‌خواهند قانون‌گذاری کنند). در این محفل همه افراد نسبت به موقعیت خود در جامعه جاهل هستند، یعنی هیچ‌کدام نمی‌دانند در جامعه فردی ثروتمند یا فقیر، باهوش یا معمولی، زن‌ یا مرد، یا غیره هستند. در چنین وضعیتی افراد مجبور مي‌شوند موضع اخلاقی‌شان (یا نگاهشان به قانون) را به گونه‌ای تنظیم کنند که به زیان ضعیف‌ترین اقشار جامعه نباشد (چرا که ممکن است پس از برداشته شدن حجاب جهل، خود از میان کسانی باشند که آسیب‌پذیرند).

چند مثال دیگر: موارد متعددی را می‌توان تصور کرد که در آن‌ها جهل نسبت به موضوعی خاص می‌تواند مفید باشد (اگر چه جهان‌شمول بودن هر کدام از این موارد را می‌توان به چالش کشید). در نظر داشته باشید که موارد زیر لزوما مستقل از هم نیستند و بعضا هم‌پوشانی دارند:

شخصی که نسبت به نوع و زمان و مکان مرگ خودش در آینده جاهل است و در نتیجه با انگیزه زندگی می‌کند.

بیماری که نسبت به بیماری خود جهل دارد و در نتیجه با حفظ روحیه می‌تواند بر بیماری غلبه کند.

همسری که نسبت به خیانت همسر خود جهل دارد و در نتیجه عمری را با آرامش و خوشبختی در کنار همسرش سپری می‌کند.

فردی که نسبت به یک سری اطلاعات سری جهل دارد و در نتیجه حتی زیر شکنجه هم نمی‌تواند اطلاعاتی که می‌تواند به زیان کشورش باشد را لو دهد.

فردی که نسبت به عاقبت تصمیمی که می‌گیرد جهل دارد و در نتیجه می‌تواند جسورانه اقدام به تصمیم‌گیری کند.

فردی که انتهای داستان یا نمایشنامه یا فیلم را نمی‌داند و در نتیجه با علاقه و هیجان آن‌را تا پایان دنبال می‌کند.

فرد گرسنه‌ای که در بیابان به یک درخت میوه برخورد می‌کند و نمی‌داند که درخت یک مالک دیوانه دارد که هر کس را که به درخت دست بزند می‌کشد. او با لذت میوه‌های درخت را می‌خورد و از منطقه دور می‌شود.

فردی که نسبت به مفهوم معینی از خوشحالی یا لذت جهل دارد و در نتیجه از زندگی سگی فعلی‌اش لذت می‌برد.

فردی که نسبت به موضوع خاصی جهل دارد و بعد از تخلف یا آسیب رساندن به دیگری به همین عذر از سرزنش یا مجازات می‌گریزد (مثلا بیماری که فرد دیگری را ناخواسته به بیماری ایدز مبتلا کند).

مدیری که نسبت به تخلف بزرگ زیردستش جهل دارد و به این ترتیب مورد مواخذه قرار نمی‌گیرد.

فردی که نسبت به تناقض‌های فلسفی‌ای که در ذهن‌اش وجود دارد جهل دارد و در نتیجه با آرامش و بی‌جنجال درونی زندگی می‌کند.

فردی که نسبت به وقایع غم‌انگیز و وحشتناکی که در جای دیگری در حال رخ دادن است جهل دارد و در نتیجه می‌تواند آرامش زندگی خودش و اطرافیانش را حفظ کند.

دانشمندی که نسبت به کشف یا اختراعی که دانشمند دیگری در گوشه دیگری از جهان انجام داده جهل دارد و در نتیجه با تلاش و پشتکار به تحقیقات علمی خود ادامه می‌دهد.

فردی که نسبت به افکار درونی و قضاوت‌های اطرافیان نسبت به خودش جهل دارد و در نتیجه می‌تواند با آن‌ها همکاری کند.

فردی که نسبت به موضوعی خاص جهل دارد و در نتیجه می‌تواند لذت به دست آوردن شناخت نسبت به آن موضوع را تجربه ‌کند.

فردی که نسبت به بیماری روانی خود جهل دارد و در نتیجه در دنیای شیرین خیالی خود غرق در لذت است.

فردی که نسبت به اتفاقی که برایش مهم است جهل دارد و در نتیجه از انجام وظیفه در آن راستا معاف می‌شود.

فردی که نسبت به زندگی خصوصی آدم‌های ناشناس جاهل است و در نتیجه به حریم خصوصی آن‌ها تجاوز نکرده است.

انتخاباتی که در آن قانون‌گذار نسبت به هویت رای‌دهندگان جاهل است.

فرایند انتقادی که در آن شخص مورد نقد قرار گرفته نسبت به هویت منتقدان جاهل است و در نتیجه بی حب و بعض می‌تواند به انتقادها توجه کند.

به نظر می‌رسد این مثال‌ها چالش بزرگی برای این گزارش باشند که «جهل همیشه بد است». نظر شما چیست؟


برچسب‌ها :
نویسنده: bedanid | نسخه قابل چاپ | 7 اردیبهشت 1391 - 11:26 | 1 2 3 4 5

ندانستن از دانستن بهتر است....

دسته بندی : <-ArchiveEntryCategory->,

ندانستن از دانستن بهتر است

بیا....بی آنکه بیندیشیم زندگی کنیم

ساعتها و روز را چه می کنی؟

حتی سالها اهمیت ندارند

تنها تو را به یاد می آورم

که...انسانی هستی چون من

نشناختن از شناختن بهتر است

یکبار پس از شناختن تو بود

که با تلخی زندگی آشنا شدم

بیا این تلخی را با هم بچشیم....

به هذیانی که سر بر شانه ات می گفتم اعتنا مکن..!

مرا به هر کجا که خواستی ببر.

ما هر دو نه در خوابیم

نه بیدار....


برچسب‌ها :
نویسنده: bedanid | نسخه قابل چاپ | 7 اردیبهشت 1391 - 11:20 | 1 2 3 4 5

چگونه یک کسب و کار مناسب را آغاز کنیم؟

دسته بندی : <-ArchiveEntryCategory->,

اگر در فکر آغاز کسب و کار خود هستیداحتمالا نمی دانید چگونه باید این کار را انجام دهید؟ یا مردد هستید که آیا این کار را انجام دهم یا خیر. در این مقاله می خواهم شما را با تجربه خود در این زمینه آشنا کنم.

همچنین آنچه در این مقاله می خوانید تمام جزئیات کار را به شما نخواهد گفت چون هر پروژه ای فوت و فن خود را دارد. اما سعی دارم مراحل بنیادی برای به ثمر رساندن یک پروژه موفق را با شما در میان بگذارم.

آیا کارمندی هستید که از به خطر انداختن شغل خود می ترسید؟

من کسانی را دیده ام که در فکر راه انداختن کسب و کار  خود هستند ولی نمی دانند از کجا شروع کنند آنها از خطر کردن می ترسند. از اینکه درآمد ثابت خود را از دست بدهند می ترسند. من این دوره از زندگی را با زمانی که ما می خواهیم مستقل شویم و از خانواده خود جدا می شویم مقایسه می کنم. در این زمان دیگر پشتیبانی و پول والدین خبری نیست و باید خود مخارج خود را تامین می کردیم. این کار برای بعضی افراد ساده و برای بعضی سخت به نظر می رسید. طبیعی است کسانی که باور داشتند می توانند از پس هزینه های زندگی خود برآیند موفق تر بودند و کسانی که چنین باوری نداشتند مدت بیشتری به پدر و مادر خود وابسته بودند. ولی همین افراد هم بالاخره روزی احساس کردند که باید مستقل شوند و روی پای خود بایستند.



برچسب‌ها :
ادامه مطلب ... نویسنده: bedanid | نسخه قابل چاپ | 7 اردیبهشت 1391 - 11:14 | 1 2 3 4 5

مفهوم کسب و کار الکترونیک

دسته بندی : <-ArchiveEntryCategory->,

مفهوم کسب و کار الکترونیک

کسب و کار الکترونیک عبارتست از کاربردی کردن کلیه سیستمهای اطلاعاتی برای تقویت و کنترل فرآیندهای کسب و کار. امروزه این فرآیندها با استفاده از تکنولوژی‌های مبتنی بر وب توسعه می‌یابند.

کسب و کار الکترونیکی در یک تعریف ساده واژه‌ای به معنی انجام کسب و کار با استفاده از ارتباطات راه دور و ابزارهای مرتبط است . تجارت الکترونیک از این دست دارای مفهومی کوچکتر و محدودتر نسبت به کسب و کار الکترونیکی است . در تجارت الکترونیک حتماً باید بین دو طرف پول رد و بدل شود ( تا به مفهوم تجارت برسیم ) ولی در کسب و کار الکترونیک لازم نیست پولی مبادله گردد . به عنوان مثال دادگاهی که در آن محاکمه از طریق فضای اینترنتی انجام میگردد کسب و کار الکترونیک محسوب می‌شود .
برخی نیز کسب و کار الکترونیک را ترکیبی از تجارت الکترونیک، هوشمندی شرکتها، مدیریت ارتباط با مشتری، مدیریت زنجیرهٔ تامین و برنامه ریزی منابع شرکت می‌دانند که به صورت زیر بیان می‌شود :

EB=EC+BI+CRM+SCM+ERP


برچسب‌ها :
نویسنده: bedanid | نسخه قابل چاپ | 7 اردیبهشت 1391 - 11:07 | 1 2 3 4 5

تجارت الکترونیکی بر مبنای نوع مبادلات شامل انواع زیر می باشد: 

  : این نوع از تجارت الکترونیکی، انجام دادن تمام فعالیتهای تجاری بین دو یا چند بنگاه را در بر می گیرد، که به صورت الکترونیکی انجام می شود. فعالیتهایی از قبیل برگزاری مناقصات و مزایده ها ، عملیات بازاریابی، خرید و فروش که با اینترنت به سادگی قابل انجام است.
• تجارت بین افراد و بنگاه(B2C ) : این نوع تجارت الکترونیکی شامل فعالیتهای تجاری بین افراد و بنگاه است. اغلب این نوع فعالیتهای تجاری به صورت خرید محصولات اعم از کالا، خدمات، نرم افزار و بنگاه است. نمونه بارز این نوع از مبادلات خرید از خانه است، که افراد به واسطه آن می توانند از منزل یا محل کار خود به خرید مبادرت ورزند. همچنین سازمانها می توانند از خدمات افراد بهره گیرند. بدین صورت که افراد، عرضه کننده و سازمانها مصرف کننده هستند. 
• فرد به فرد(C2C ) : مشتریان به طور مستقیم با مشتریان دیگر ارتباط پیدا و از همدیگر خرید می کنند، برای مثال سایت ( www.classifieds2000.com ). بسیاری از افراد به منظور تبلیغ از خود یا برای فروختن خدمات و اطلاعات شخصی از شبکه اینترنت استفاده، و بین همدیگر، دانش، اطلاعات و خبر های شخصی را مبادله می کنند.
• مردم به مردم(P2P ) : این نوع خاصی از مبادلات فرد به فرد است که مردم بین همدیگر سی دی، ویدئو، نرم افزار و دیگر کالا ها را مبادله می کنند.

• فرد به بنگاه یا فرد به حرفه (C2B ) : شامل افرادی است که به دنبال فروختن کالا و خدمات خود به شرکتها و سازمانها هستند.
• تجارت الکترونیکی درون بنگاهی ( Intrabusiness E-commerce ): که شامل مبادلات اطلاعات، خدمات و کالا میان بخشهای مختلف بنگاه است.
• بنگاه به کارمندان(B2E ) : یک بخش از تجارت الکترونیکی درون سازمانی است، که در آن بنگاه به کارمندان خود کالا، خدمات و اطلاعات تحویل می دهد.
• دولت به بنگاه (G2B ) : رابطه ای تجاری میان دولت و بنگاه‌ها است که در آن دولت به سازمانها محصولات می فروشند، یا به آنها خدمات ارائه می دهند.
• دولت به افراد (G2C ) : دولت از طریق ارتباطات الکترونیکی به شهروندان، خدمات مختلف ارائه می‌کند.
• دولت به دولت (G2G ) : شامل مبادلات میان دولتها یا درون دولتها است.
• تجارت سیار(Mobile Commerce   ) : هنگامی که تجارت الکترونیکی از طریق شبکه بی سیم صورت می گیرد، تجارت سیار نامیده می شود.


برچسب‌ها :
نویسنده: bedanid | نسخه قابل چاپ | 7 اردیبهشت 1391 - 11:00 | 1 2 3 4 5

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب